زیبایی چیست و چرا اهمیت دارد؟

زیبایی چیست و چرا اهمیت دارد؟

جستاری در فلسفه زیبایی و نیاز ما به آن

کنفسیوس می‌گوید:
هر چیزی زیبایی خود را دارد اما قرار نیست همه آن را ببینند.

احتمالا شما هم بارها و بارها از این دست جملات تکراری را شنیده‌اید:

«زیبایی در طاهر نیست.»

«زیبایی تنها در چشم بیننده پدیدار می‌شود.»

«زیبایی از درون انسان می‌آید.»

نویسنده آمریکایی جین کر (Jean Kerr) این گونه می‌گوید: « من از تمامی این همه مزخرفات که در مورد زیبایی گفته می‌شود مثلاً اینکه زیبایی در زیر پوست است. زیر؟!  چقدر زیر؟ منظورتان از عمق مثلا یک غده پانکراس دوست‌داشتنی است؟»

برای آن دسته از شما مخاطبان که خود را آماده کرده‌اید تا درباره مزایای بوتاکس، قرص‌های زیایی و کرم‌های رنگارنگ بشنوید، خبر بدی دارم این مقاله احتمالاً به مذاق شما خوش نخواهد آمد.

اما قبل از اینکه بخواهید این صفحه را ببندید اجازه دهید یک شعر معروف از شاعری انگلیسی برایتان نقل کنم که حتی در این روزگار هم شنیدن آن خالی از لطف نیست:

زیبایی هیچ نیست جز یک جهنم بزک‌شده…

او {زیبایی} به آنان که ستایشگر اویند، آسیب می‌زند…

آنها را که در جستجوی اویند،  می‌کشد…

غرور خوراک این آتش است..

و هیچ آتشی بی‌رحم‌تر از او نیست…

این نوع روایات ادبی از اثر زیبایی بر روح حتی در فرهنگ ما ایرانیان نیز ریشه دارد.

بر اساس افسانه ها، خشایار شاه، پادشاه ایران، در میان یکی از لشکرکشی‌هایش به سپاهبان خود فرمان چند روزتوقف را داد تا بتواند زیبایی یک درخت چنار را به نظاره بنشیند. ما از اقتدار و شکوه پادشاهان اساطیری خود زیاد می‌شنویم؛ با این حال  چنین روایت شگفت‌انگیزی از لطافت روح پادشاهی بزرگ که ارتشی از مردان سرسخت و جنگجو را رهبری می‌کرد، برایمان غریب است.

اما به نظر می‌رسد زیبایی تنها در تجربه بصری خلاصه نمی‌شود. زیبایی نوعی ویژگی است که به یک تجربه ادراکی در چشم، گوش و خرد ناظر ایجاد می‌کند  همین ویژگی‌ها به نوعی لذت یا رضایت در او ختم می‌شود.

معادله زیبایی

زیبایی چیست؟ شاید شگفت‌زده شود اگر ندانی که زیبایی را می‌توان به صورت عددی تعریف کرد.
بله عدد ۱.۶۱۸۰۳۳۹۸۸۷. این عدد زیبایی است که با نام نسبت طلایی شناخته می‌شود. اقلیدس اولین بار توانست این نسبت طلایی را در اجزای طبیعت استخراج کند؛ نسبتی عجیب که به شکل شگفت‌انگیزی گویا در تمام پدیده‌های ظاهرا زیبای جهان ما رخ می‌نماید.  نسبت طلایی می‌تواند به عنوان یک رابطه خطی یا به عنوان یک نمودار توصیف شود، این نسبت خارق‌العاده در پس الگوی بسیاری از اشکالی که ما از مشاهده‌ تعادل و تقارنشان لذت می‌بریم.  این نسبت تقریبا در همه پدیده‌های مجذوب‌کننده از سازه‌های معماری گرفته تا ترکیب اجزای صورت افراد زیبارو جاری است. مثلا اگر سر را یک مستطیل طلایی درنظر بگیریم، دهان و بینی درست در فواصلی طلایی نسبت به فاصله بین چشم‌ها و چانه قرار می‌گیرد. این موضوع حتی در مورد بدن انسان هم مصداق دارد.  مثلا فاصله بین ناف تا پا یک نسبت طلایی از قد کل انسان است یا فاصله بالای سر تا انگشتان نسبت به قد هم یک نسبت طلایی است و شگفتا که ما این نسبت‌ها را حتی در هنرهای زیبا نیز پیدا می‌کنیم به عنوان مثال در تمثال مسیح در کلیسای جامع کاونتری.

پس دستکم از منظر علم ریاضی، زیبایی تنها مفهومی انتزاعی نیست که نتوان معیاری برای آن تعیین کرد. سازوکار درک زیبایی طبیعی در مکانیزم ادراک ما تعبیه شده است. ما می‌توانیم زیبایی را درک کنیم چون قادر به درک تعادل و تقارن در پدیده‌های اطرافمان هستیم و هرگونه ناهنجاری را چه در چهره خودمان باشد و چه در معماری یک بنای نوساز را با قاطعیت  «نازیبا» فرض می‌کنیم.

نسبت طلایی
نسبت طلایی

زیبایی و تضاد آن با زشتی

اما آنچه به عنوان مفهوم زیبایی در پدیده‌های هندسی، طبیعت یا صنعت تبلیغات شناخته می‌شود، اثرات جامعه‌شناختی بسیار فراتر از تصور ما دارد.
حتی علم آمار هم نشان می‌دهد افراد زیباتر و باهوش‌تر در موقعیت‌های شغلی برابر شانس استخدام بالاتری نسبت به دیگران دارند؛ این گروه حقوق بالاتری هم به خود اختصاص می‌دهند و شانس ارتقای شغلی بالاتری هم دارند!
شگفت‌انگیز است. نه؟

به جلد مجلات پر زرق و برق دکه‌های رزونامه‌فروشی و تصاویر کاور مقالات همین مجله زیبانیوز نگاهی بیندازید. ظاهر، همه چیز است. ظاهر اولین چیزی است که دیگران در موقعیت های اجتماعی از شما می‌بینند و حتی بر مبنای ان شما را قضاوت می‌کنند. به نظر می‌آید شما هرچه زیباتر به نظر برسید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و شانس دیده شدن و ترقی‌تان نیز در جامعه بالاتر می‌رود.

بگذارید کمی دقیق‌تر شویم. به پوست خود نگاه کنید.
پوست یکی از مهمترین اجزای ظاهر فیزیکی هر فردی است. در تعاملات روزانه ما، پوست صورتمان تقریبا به طور مداوم زیر نظر اطرافیانمان است و جالب اینجاست که این کنجکاوری اغلب به ‌صورت ناخوداگاه و غیرعمدی رخ می‌دهد.

بخوانید:  آیا با ماساژ تخلیه لنفاوی میتوان به تناسب اندام برسیم؟

سمت تلخ ماجرا همین است که  اگر ترکیب صورت یا رنگ پوست فرد دستخوش نوعی آسیب شود، زیبایی او نیز ممکن است از بین برود. در جامعه مدرن، افراد با ترکیب صورت غیرمعمول اغلب مورد پیش‌داوری قرار می‌گیرند و چه بسا ممکن است محرومیت‌های شدید اجتماعی را نیز تجربه کنند.

اما اشتباه نکنید نیازی نیست حتما به جزام مبتلا شوید تا این تجربه وحشتناک را پشت سر بگذارید.

اجازه دهید یک بیماری مانند آکنه، طاسی یا پسوریازیس را به‌عنوان نمونه‌ای از یک اختلال پوستی مزمن غیرمسری مرتبط با مقوله زیبایی در نظر بگیریم که از قضا اغلب با تاثیر شدید اجتماعی بر بیماران همراه می‌شود. اکثر بیماران مبتلا به پسوریازیس احساس می‌کنند که به دلیل بیماری‌شان دیگران به آنها خیره می‌شوند و حتی از مسری بودن این بیماری وحشت می‌کنند. آنها ممکن است به شکل آشکاری طردشدگی را تجربه کنند. چه بسا از آنها خواسته می‌شود در مکان‌هایی مانند استخر شنا، باشگاه یا  حتی آرایشگاه حضور پیدا نکنند.

غم‌انگیز است، نه؟

و بدتر اینکه چون این بیماران این طردشدگی را پیشاپیش می‌دانند، خود داوطلبانه  از حضور در این مکان‌های عمومی اجتناب می‌کنند و و نتیجه چه می‌شود؟ کاهش کیفیت زندگی و فرصت های اجتماعی برای افرادی که به ناحق برچسب «نازیبا» خورده‌اند.

یا بیایید به یک بیماری نام‌آشناتر اشاره کنیم: آکنه یا غرور جوانی. بیماری‌ای که بسیاری از ما ممکن است در دورانی از زندگی خود رنج ناهنجاری ظاهری و حس افسردگی ناشی از آن را تجربه کرده باشیم. شدت این بیماری می‌تواند ارتباطی قدرتمند با میزان مشارکت یا عدم مشارکت در فعالیت های اجتماعی روزانه ایجاد کند و فشار مضاعفی باشد بر تمام فشارهای دیگر دوران نوجوانی.

اما این احساس فشار اجتماعی از کجا نشات می‌گیرد. پاسخ اینجاست:

افرادی که در جوامع مدرن رشد می‌کنند، به‌گونه‌ای آموزش می‌بینند تا باور کنند که ویژگی‌هایی مانند پوست شفاف، ناخن‌های قوی و موهای تمیز چیزی است که برای رسیدن به یک کیفیت مناسب از زیبایی الزامی است. بنابراین، اگر کسی فاقد این ویژگی‌ها باشد، حالا به دلیل هر نوع اختلال پوستی، دیگر به عنوان جذاب یا زیبا در جامعه دیده نمی‌شود.

با این تفاسیر، چگونه می‌توان یک بیماری پوستی را هم نوعی زیبایی توصیف کرد؟ اصلا در کجای بیماری‌های پوستی می‌توان در جستجوی زیبایی بود؟

یا پا را فراتر بگذاریم. آیا در پوست چروک و وارفته یک فرد سالخورده که نشان از پایان دوران طراوت جوانی و ورود به فصل پیری و مرگ دارد، نیز می‌توان در جستجوی زیبایی بود؟
اگر بخواهیم از دیدگاه کنفسیوس به چنین مقوله‌های بنگریم باید اقرار کرد که در بدترین واقعیات زندگی نیز می‌توان نوعی زیبایی را دید؛ خواه مشاهده رگه‌های سفید مو در لابلای موهایتان باشد خواه تصویر یک سلول سرطانی کاملا متقارن زیر میکروسکوپ آزمایشگاه.
اما کاش واقعا اینگونه بود.

آب، آفتاب و زیبایی

اینجا قصد نداریم درمورد عمل زیبایی، بوتاکس و تزریق ژل حرف بزنیم. اما خالی از لطف نیست که بدانید جدا از آموزش غلط در سیستم چه عواملی باعث رشد نیاز به زیبایی و توسعه صنایع مرتبط با آن در سال های اخیر شده است.

اولین مورد آب و شستشو است و اثر تصاعدی ناشی از آن بر کسب و کارهای مرتبط با زیبایی و لوازم ارایشی و بهداشتی. بد نیست بدانید در سال ۱۹۶۱، سرانه آب مورد استفاده برای استحمام، ۱۱ لیتر در روز بود. این عدد تا سال ۱۹۹۷ به ۵۱ لیتر افزایش یافت. در سال ۲۰۰۸ این مصرف به حدود ۸۰ لیتر در روز رسید. این عدد در کشوری مانند انگلستان به  ۱۴۵الی ۱۵۰ لیتر برای هر نفر در روز رسیده است. فروش کف‌ساز حمام در انگلستان تنها از ۷۶ میلیون پوند در سال ۱۹۸۱ به ۱۴۵ میلیون پوند در سال ۲۰۰۸ افزایش یافت. کل فروش محصولات شستشو و نظافت شخصی در بریتانیا در سال ۲۰۰۶ مبلغ خارق‌العاده چهار میلیارد پوند بود.

طبیعی است که با افزایش نرخ شستشوی پوست، ما شاهد افزایش میزان بروز خشکی پوست و اگزما، به ویژه در پوست آسیب‌پذیر اقشار جوان و پیر بودیم که همین قضیه به استفاده هرچه بیشتر از محصولات مرطوب کننده منجر شد.

اما دومین عامل عمده در رشد صنعت زیبایی در قرن گذشته، دسترسی بیشتر به نور آفتاب بود. مردم مدام به تعطیلات می‌رفتند تا برنزه شوند و حتی رقابتی بر سر شدت برنزه‌شدن پوست‌ها شکل گرفت و حدس بزنید نتیجه چه بود؟
بله، فاجعه.

اگر از طرفداران صنعت سینما و هالییود هستید، کافی است تصاویر بازیگر و مدل اسبق، بریگیته باردو در اواخر دهه ۱۹۶۰ را با عکس های اوایل دهه ۱۹۹۰ او مقایسه کنید تا حجم تغییرات عظیمی را از لحاظ چین و چروک و الاستیسیته پوست وی را مشاهده کنید؛ تغییراتی که عمدتا اثرات قرار گرفتن بیش از اندازه در معرض تابش خورشید را نشان می‌دهد.

پس اگر زیبایی را در تقارن و تعادل تعریف کنیم، می‌توانید به‌راحتی ببینید که همین عطش برای برنزه شدن چگونه می‌تواند این تعادل را برهم زند.

شاید آگاهی از اثرات نور خورشید در تسریع پیری پوست نتواند چندان شما را مجاب کند ولی صحبت از سرطان پوست قطعا مو را برتنتان سیخ حواهد کرد. کافیست به ارقام نگاه کنید تا متوجه عمق بحران شوید. در دوره بین سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۴، نوع تهاجمی ملانوم (سرطان پوست) بسیار نادر بود، یعنی ۱.۹ مورد بیمار در هر ۱۰۰،۰۰۰ برای مردان و ۲.۶ مورد بیمار در هر ۱۰۰،۰۰۰ برای زنان. اما بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۷، نرخ نشخیص این بیماری در مردان بیش از ۱۷ برابر شد (یعنی ۱٫۹ تا ۳۳٫۵ در هر ۱۰۰،۰۰۰) و در زنان بیش از ۹ برابر شد (۲٫۶ تا ۲۵٫۳ در هر ۱۰۰،۰۰۰). همچنین در طول این شش دهه، میزان مرگ و میر در مردان بیش از سه برابر شده است (۱.۶ تا ۴.۹ در هر ۱۰۰،۰۰۰) و در زنان نیز این نرخ دو برابر شده است (۱.۳ تا ۲.۶ در هر ۱۰۰،۰۰۰).

بخوانید:  سارا جسیکا پارکر رودرو با حقایق پیری: متوهم نیستم

همین آمار کافی است یا هنوز هم به یک حمام آفتاب در ویلای شمال یا اخذ نوبت برای اتاق سولاریوم خود فکر می‌کنید؟

چرا زیبایی اهمیت دارد؟

قطعا تصمیم اینکه ظاهرتان چگونه باشد، با خود شماست. حداقل به نظر نمی‌رسد کسی را این روزها به خاطر زیبا نبودن یا سشوار نزدن موهایش مجازات کنند؛ (هرچند ممکن است از جبر جغرافیا به جرم به نمایش گذاشتن همین زیبایی واقعا مجازات شوید!)

شاید هم از آن دست افراد باشید که به مرحله‌ای از زندگی رسیده‌اید که تلاش برای زیبایی بیشتر دیگر برایتان دیگر اهمیتی نداشته باشد یا اصلا تارک دنیا باشید؛ که در این صورت این پرسش که «چرا باید زیبا به نظر برسم» برایتان بی‌معناست.

در هر حال ما در فهرست زیر سعی کردیم متداول‌ترین دلایلی را برایتان شرح دهیم که چرا زیبایی اهمیت دارد و از قضا اهمیت زیادی هم دارد:

زیبایی می‌تواند مردم را تحت تاثیر قرار دهد

در شرایط خاص، زیبایی‌شناسی می تواند مردم را تحت تاثیر قرار دهد و اجازه دهد آنها سایر اولویت‌های خود را فراموش کنند. زیبایی به عنوان یک عنصر منحرف‌کننده عمل می‌کند، برای همین است که بسیاری از فروشندگان برای فروش اقلام بیشتر از این ابزار استفاده می کنند.

زیبایی هم‌تراز با مهارت در نظر گرفته می‌شود

در برخی از محل‌های کار (بسته به به طرز فکر کارکنان و مدیران آن)، زیبایی با مهارت های فکری مرتبط دانسته می‌شود. حقیقت این است که هیچ مدرکی از چنین ارتباطی وجود ندارد. اما همانطور که پیش‌تر گفتیم مردم تمایل دارند باور کنند که افراد زیبا نیز بسیار ماهر و باهوش هستند.

زیبایی باعث می‌شود احساس خوبی داشته باشید

فکر می‌کنید چرا بسیاری از مردم می‌خواهند جذاب‌تر به نظر برسند؟ دلیل ساده است: زیرا هر چه بیشتر زیبا به نظر برسید، بیشتر احساس خوبی نسبت به خودتان دارید. یک ارتباط روانشناختی بین مفهوم زیبایی و اعتماد به نفس وجود دارد. به طور کلی، افرادی که می‌دانند جذاب هستند، در مهارت‌های خود اعتماد به نفس بیشتری نشان می‌دهند.

زیبایی اغلب مردم را به خود جذب می‌کند

برای یک دختر یا زن، در هنگام شروع یک رابطه عاشقانه احتمالا زیبایی فیزیکی به معنای همه چیز است. زنان از تمام جذابیت و زرق و برق خود برای جذب مردان استفاده می‌کنند، این مهم‌ترین سلاح آنهاست. بنابراین، زیبایی می‌تواند عامل اصلی ایجاد تمام تفاوت‌ها در روابط احساسی باشد.

زیبایی باعث پایداری روابط می‌شود

بیایید روراست باشیم. اگر به عنوان یک زن متاهل باشید و ناگهان دست از مراقبت از ظاهر خود بکشید، همسر شما متوجه این تغییر رفتار شما خواهد شد و ممکن است شروع به نگاه کردن به زنان دیگر کند. (احمقانه است یا ظالمانه؟!) واقعیت این است که همه مردان دوست دارند همسرشان زیباترین موجود روی زمین باشد، این موضوع بریا مردان نوعی مقام و افتخار است.

زیبایی حس تقارن و هماهنگی ایجاد می‌کند

یک چهره زیبا همیشه لذت‌بخش است، چه این فرد یک فروشنده لوازم آرایشی باشد چه یک دختر کوچک که با بچه‌های شما بازی می‌کند. مردم تمایل دارند هنگام برخورد با افراد خوش ظاهر و خوش تیپ احساس راحتی بیشتری دارند. مشابه همین اتفاق زمانی تماشای یک چشم‌انداز زیبا، منظره یا هر چیزی خوشایند دیگر رخ می‌دهد. واقعا چه کسی دوست دارد زشتی را تماشا کند؟

در پایان

ما مفهوم زیبایی را با روایات کنفوسیوس و خشایار شاه شروع کردیم، اما بگذارید سخن را با نقل قول‌هایی از دو فرد نام‌آشنای دیگر به پایان برسانیم. اولین تقل قول از جان وزلی، فیلسوف بریتانیایی است که قانون خود را در این خلاصه می‌کند: «هر کار خوبی که می‌توانید انجام دهید، به هر طریقی که می‌توانید، در حق همه افرادی که توانتان است» (که ما همین را بخشی از رسالت خود در زیبانیوز قرار دادیم) و نقل قول دوم از بزرگترین متفکران قرن گذشته انیشتین است:

«زیباترین چیزی که می‌توانیم تجربه کنیم، اسرارآمیز بودن آن است. این سرچشمه همه هنرهای واقعی و همه علوم است.»

«کسی که این نوع  احساس برای او غریبه است، یعنی وقتی دیگر نمی‌تواند بایستد، تامل کند و در شگفتی فرو رود، دیگر فرقی با یک مرده ندارد، چشمان چنین کسی بسته است.»

این جملات را در کنار هم قرار دهید و ببینید که چه تصویری در برابر چشمان، خرد و احساس شما متجلی می‌شود.

این تصویر همان زیبایی است.

نمایش دیدگاه‌‌ها (0)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ثبت‌نام در خبرنامه هفتگی
ما تنها منتخب پست‌های هر هفته را برایتان می‌فرستیم.
و البته هرگز شما رو اسپم نمی‌کنیم!