کتاب All Made up
کتاب All Made up

خلاصه کتاب All Made Up؛ قدرت و دام فرهنگ زیبایی

پژوهشی عمیق در حوزه زیبایی از رائه نادسون (چاپ 2021)

 آرایش هم قدرت ایجاد می‌کند و هم می‌تواند قدرت را از بین ببرد، همه چیز  تنها بستگی به فرهنگ، زمان و زمینه دارد!

در میانه جنگ‌های فرهنگی، رائه نادسون در کتابش با تحلیل‌های غیرمعمولش، همه نعادلات را به هم می‌زند! اون این سوال را مطرح کرده که اگر افراد همجنسگرا و ترنس از آرایش استفاده کنند، آیا دارند خودشان را بیان می‌کنند یا فقط یک شورش علیه نقش‌های جنسیتی را به نمایش می‌گذارند؟ اگر زنان سیاستمدار از آرایش استفاده کنند، چطور؟ آیا دارند قوی‌ترین چهره خودشان را نشان می‌دهند یا فقط نظام مردسالاری را تقویت می‌کنند؟ Rae Nudson می‌گوید:

آرایش خود “جوهر” است…

تاریخچه آرایش

معیارهای زیبایی با گذشت زمان تغییر می‌کنند و آرایش این معیارها را ایجاد و تحکیم می‌بخشد. تا زمانی که جامعه ارزش یک زن را با ظاهرش قضاوت می‌کند، آرایش همچنان سیاسی باقی خواهد ماند. آرایش همیشه پیامی را منتقل می‌کند…

می‌تواند فریب دهد..

نقص‌ها را پنهان کند..

ثروت یا امتیاز را برجسته سازد…

و البته فردیت را بیان کند..

در طول تاریخ، از امپراتور روم گرفته تا ملکه الیزابت اول و هیلاری رودهام کلینتون، زنان مشهور از آرایش به عنوان ابزاری برای کسب و حفظ قدرت در یک دنیای مردسالار استفاده کرده‌اند.

زنان در یک جامعه مردسالار، با آرایش رابطه پیچیده‌ای دارند، آنجاکه ایده‌های مردان درباره‌ی زنانگی معیارهای زیبایی را تحمیل می‌کند و باعث جنسی‌سازی و سرکوب زنان شود، یک زن می‌تواند آرایش کند تا نشان دهد قدرتمند است یا اینکه برعکس ضعیف است و به حمایت مردانه نیاز دارد.
زنان سفیدپوست ثروتمند، معیارهای زیبایی را کنترل می‌کنند و انواعی از استانداردهای اجتماعی را ایجاد می‌کنند که برای زنان رنگین‌پوست چالش‌زاست؛ استادنداردهایی که ممکن است با آرمان‌های زیبایی بومی آنها همخوان نباشند.

نادیده گرفتن فرهنگ زیبایی و تاریخچه آرایش نوعی زن‌ستیزی است…

اینکه در جامعه چه کسانی می‌توانند از آرایش استفاده کنند، به ویژه از نظر جنسیت، ثروت، نژاد و گرایش جنسی، بیشتر به انتخاب خود افراد بستگی دارد. بعضی اوقات آرایش به افراد ارزش می‌دهد، بعضی اوقات هم این ارزش رو از بین می‌برد.

نادسون می‌گوید بعضی اوقات آرایش می‌تواند افراد را محافظت کند، اما بعضی اوقات آنها را در معرض خطر، حتی مرگ، قرار می‌دهد. آرایش می‌تواند به عنوان یک ابزار برای نبرد با نظام مردسالاری دیده شود. با اینکه اصالت استفاده از آرایش برای زنان بوده، اما اخیراً مردان هم شروع به استفاده از آن در جوامع مختلف کرده‌اند، مثل در صنعت موسیقی یا جامعه LGBTQ، برای انتقال پیام یا به دست آوردن امتیاز از آن استفاده شده است.

در عصر مدرن، اجتناب از بحث در مورد اینکه چه کسی قدرت آرایش را کنترل می کند، عدالت اجتماعی را به چالش کشیده است. به عنوان مثال، یافتن سوابق تاریخی از اینکه چگونه برخی از گروه های ستمدیده از آرایش استفاده می‌کردند، دشوار است زیرا جامعه مردسالار همواره چنین مسائلی را از دیدگاه مردان سفیدپوست ترسیم کرده است. در مطالعه ساختارهای قدرتی که اقشار ضعیف را در حاشیه نگه می‌دارند، آرایش هم عملی بیهوده می‌تواند تفسیر شود و هم هدفمند، هم بی‌معنی و هم مهم. بسته به اینکه چه کسی از آن استفاده می‌کن:  چرا، کی و چگونه.

محدود کردن استفاده از آرایش به قشر زنان یک رویه غربی است…

طی هزاران سال، فرهنگ‌های باستانی در خاورمیانه و بومیان از آرایش برای اهداف مختلفی استفاده می‌کردند و آن را به یک جنسیت محدود نمی‌کردند. به عنوان مثال، آب و هوای سخت صحرای مصر باستان، مراقبت از پوست را به یک مسئله بهداشتی تبدیل کرده بود؛ مردان و زنان از روغن‌ها، عطرها و برجسته‌سازی صورت، به ویژه در اطراف چشم‌ها استفاده می‌کردند.

نمیتوان ادعا کرد که آرایش از لحاظ تاریخی تنها مختص به زنان بوده است..
نمیتوان ادعا کرد که آرایش از لحاظ تاریخی تنها مختص به زنان بوده است..
بومیان به مدت طولانی از رنگ و خالکوبی برای مقاصد مقدس در مراسم و برای جشن گرفتن نقاط عطف و دستاوردها استفاده کرده‌اند. بومیان آمریکا مفهوم “دو روح” را پذیرفتنه بودند. چنین افرادی به عنوان راهنمایان معنوی به سوی جهان دیگر، جایگاه بالایی داشتند زیرا هر دو جنسیت را در یک زمان متجسم می‌کردند. مستعمره‌گران این جنبه مهم از فرهنگ بومی را با تحمیل تمایزات جنسیتی غربی و برچسب‌گذاری چنین جادوگرانی به عنوان “منحرفان” از بین بردند.

زمانی که مردم از آرایش برای کمک به ایجاد یا اعمال نقش‌های جنسیتی استفاده می‌کنند، در حقیقت معیارهایی را که افراد مجاز به زندگی هستند تعریف می‌کنند، این معیارها هم می‌تواند آزادی بزرگی ایجاد کند و هم آسیب وارد کند.

در اروپا، زنان و مردان هر دو در دوران رنسانس از آرایش استفاده می‌کردند، اما در اوایل قرن نوزدهم، جامعه استفاده از آن را فقط به زنان محدود کرد. زیبایی “طبیعی”، که به طور پنهانی با آرایش تقویت شده بود، تبدیل به یک ایده آل شد.

بعدها در قرن بیستم، استفاده از آرایش برای بیان زیبایی و جنسیت در میان زنان با جایگاه اجتماعی بالاتر تبدیل به به نمادی از برتری شد و البته نقش غول‌های صنعت آرایشی هلنا روبنشتاین و الیزابت آردن در این روند کاملا مشهود بود.

با این حال، تا اواسط قرن بیستم، زنان همچنان می‌توانستند انتخاب کنند که آرایش نکنند و همچنان زن باقی بمانند، و مردان نیز از استفاده از آرایش و حفظ مردانگی خود منع نشده بودند. به عنوان مثال، هنرمندانی مانند دیوید بویی، بوی جرج و پرنس، آرایش را به عنوان بخشی از شخصیت‌های اندروژنوس خود پذیرفتند و راه را برای کاوش بیشتر مردان در دنیای آرایش در قرن بیست و یکم هموار کردند. اکنون مردان جوانی را می‌بینیم که  از آرایش و شیوه‌های مراقبت از پوست در اینستاگرام رونمایی می‌کنند. برای افراد روان‌جنسیتی و نسل Z، آرایش نمایانگر خودابرازی شده است.

 زنان مجبور بودند برای کسب و حفظ قدرت، شیوه درک مردان از جنسیت زن را تحت کنترل بگیرند…

زیبایی ظاهر از زمان‌ باستان برای زنانی که می‌خواستند قدرت کسب یا حفظ کنند، مهم بوده است. به عنوان مثال، در چین، جایی که نظام سلسله مراتبی سختگیرانه‌ای برای قرن‌ها حاکم بود، برای یک زن تقریباً غیرممکن بود که قدرت سیاسی داشته باشد. امپراتور وو (Wu Zetian) از زیبایی طبیعی خود برای پیشرفت از میان رده‌های کنیزان امپراتور تا  همسر او و سپس به عنوان جانشین پسرش استفاده کرد. وو اولین زنی بود که امپراتور چین شد. او آرایش می‌کرد تا زیبایی خود را حفظ کند و بی‌رحمی خود را پنهان کند. امپراتور وو به پنهان کردن زنان در پشت پرده یا نادیده گرفتن آنها اعتقادی نداشت. به جای آن، او جشن‌های پرزرق و برقی را ترویج می‌کرد که در آن می‌توانست ثروت و زیبایی خود را به نمایش بگذارد. پس از آنکه رقبا در سال ۷۰۵ میلادی و را برکنار کردند، وو به لباس ساده بازگشت و دیگر آرایش نکرد.

بخوانید:  "چرا شبیه او نیستم؟" دختران، خودآگاهی و استانداردهای زیبایی
وو اولین زنی بود که امپراتور چین شد. او آرایش می‌کرد تا زیبایی خود را حفظ کند و بی‌رحمی خود را پنهان کند.
وو اولین زنی بود که امپراتور چین شد. او آرایش می‌کرد تا زیبایی خود را حفظ کند و بی‌رحمی خود را پنهان کند.

خودداری از اقرار به نفوذ آرایش در سازوکار عدالت احمقانه است…

نادسون در کتابش یادآوری می‌کند ملکه الیزابت اول انگلستان از آرایش به طور گسترده‌ای استفاده می‌کرد. او از ترس توطئه‌گرانی که می‌خواستند او را به ازدواج و تولید جانشین پسر وادار کنند، شخصیت ملکه باکره را پرورش داد. این امر نیازمند آرایش گسترده برای جوان و مقدس نشان دادن چهره‌اش بود. متاسفانه، آرایش‌های محبوب آن زمان حاوی سرب، جیوه و حتی آرسنیک بودند که بسیار خطرناک بود. الیزابت از آرایش برای پنهان کردن پیری، بیماری و ضعف استفاده می‌کرد؛ سه جنبه‌ای که هیچ فرمانروایی – به ویژه یک ملکه بی‌پادشاه – نمی‌خواست به جهان نشان دهد. او برای محافظت از خود در دنیایی مملو از مردان سرکوبگر، به آرایش نیاز داشت.

ملکه الیزابت برای محافظت از خود در دنیایی مملو از مردان سرکوبگر، به آرایش نیاز داشت.
ملکه الیزابت برای محافظت از خود در دنیایی مملو از مردان سرکوبگر، به آرایش نیاز داشت.

در عصر مدرن، زنان سیاستمدار تلاش می‌کنند تا خود را زنانه (اما نه بیش از حد زنانه) نشان دهند، زیرا این ریسک قضاوت شدن به عنوان فردی ناکارآمد را به همراه دارد. هیلاری رودهام کلینتون در دهه ۱۹۹۰ به عنوان بانوی اول آمریکا، شخصیتی محجوب‌تر را پرورش داد، اما زمانی که در سال ۲۰۰۸ برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شد، آرایش درخشان او بینندگان را مسحور کرد. جذابیت کلی  و ابهام در مورد جنسیت، تأثیر زیادی بر رای‌دهندگان دارد. ظاهر زنان بسیار بیشتر از ظاهر مردان مورد توجه قرار می‌گیرد. آلکساندریا اوکاسیو-کورتز، نماینده کنگره، زمانی که با گوشواره‌های حلقه‌ای و رژ لب قرمز برای سوگند حاضر شد، جنجال برانگیز شد و از این طریق ایده‌آل‌های زنانگی از منطقه برانکس و کویینز نیویورک را به نمایش گذاشت.

آرایش چشمگیر هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شگفتی بسیاری برانگیخت...
آرایش چشمگیر هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شگفتی بسیاری برانگیخت…

نادسون در کتابش اشاره کرده که حتی در سیستم قضایی ایالات متحده، آرایش کردن- یا نکردن – می‌تواند مسیر یک پرونده قضایی را تغییر دهد.
به عنوان مثال، در دهه ۱۹۲۰ در شیکاگو، چند زن سرخط خبرها شدند، دادستان‌ها آنها را به جرایم خشونت‌آمیز متهم کرده و در زندان در “ردیف قاتلان” نگهداری می‌شدند. از جمله‌ی آنها سابلا نیتی، مهاجر ایتالیایی بود که به قتل همسرش متهم شده بود. پلیس او را به دلیل فقیر بودن و تسلط کم بر زبان انگلیسی، یک هدف آسان می‌دید.

دادستان‌ها می‌خواستند او را محکوم کنند تا سخت‌گیری و جدیت سیستم قضایی را به رخ بکشند. حتی یکی از وکلای دادستان، زشتی و فقر نیتی را در دادگاه مورد حمله قرار داد. او با استاندارد زنان ثروتمند که موهای کوتاه، آرایش جذاب و کلاه زیبایی داشتند، تطابق نداشت. محکومیت نیتی تقریبا قطعی به نظر می‌رسید تا اینکه یک وکیل زن دفاع از پرونده او را بر عهده گرفت و در اولین قدم ظاهر موکلش را تغییر داد. او پوست نیتی را با آب لیموترش جلا داد، موهایش را رنگ و کوتاه کرد و از آرایش استفاده کرد تا او را “زیبا و بی‌گناه” جلوه دهد. درنهایت، دادستان‌ها به دلیل کمبود شواهد پرونده را رها کردند. زنان زندانی دیگر که این ماجرا را دیدند، هم برای آماده شدن جهت حضور در دادگاه به آرایش متوسل شدند.

ظاهرا استفاده از آرایش تاثیری بر مورد آزار قرار گرفتن یا نگرفتن یک زن در غرب ندارد، اما می‌تواند بر این حقیقت اثر بگذارد که آیا همان زن در دادگاه شاهد اجرای عدالت خواهد بود یا نه.
امروزه، قربانیان جرایم زنان کاملا متوجه هستند که آرایش برای برانگیختن احساسات خیرخواهانه سیستم قضایی نسبت به آنها مهم است. در دادگاه‌های مربوط به پرونده تجاوز، قربانیان از آرایش کمتر و دقیق‌تر استفاده می‌کنند تا بی‌دفاع و نیازمند نجات به نظر برسند. آنها باید نقش قربانی را بازی کنند، بنابراین از آرایشی استفاده می‌کنند که چشمانشان را بزرگتر و لب‌هایشان را پرتر نشان می‌دهد.
امروزه قربانیان جرایم زنان کاملا متوجه هستند که آرایش برای برانگیختن احساسات خیرخواهانه سیستم قضایی نسبت به آنها مهم است
امروزه قربانیان جرایم زنان کاملا متوجه هستند که آرایش برای برانگیختن احساسات خیرخواهانه سیستم قضایی نسبت به آنها مهم است
اغلب قربانیان تجاوز باید به سوالاتی در مورد سبک زندگی، سیگاری یا الکلی بودن، بیوه بودن یا استفاده از آرایش سنگین پاسخ دهند که این موضوع را القا می‌کند ظاهرشان می‌تواند در آسیب و قربانی شدنشان دخیل باشد. شهرت برای دفاع آنها ضروری است، اما استفاده از امتیاز سفیدپوستی و زیبایی در دادگاه ها در نهایت به اقلیت‌ها و فقرا آسیب می‌رساند.

زنانی که به “دنبال احترام” هستند، اغلب از هدف خود منحرف می‌شوند، زیرا سیستم به استقلال آنها ارزش نمی‌دهد. آرایش می‌تواند از چنین زنانی محافظت کند، اما همچنین می‌تواند آنها را در ساختارهای اجتماعی طراحی شده برای تطمیع دیگران به سلب اختیاراتشان بینجامد.

بخوانید:  زیبایی چیست و چرا اهمیت دارد؟

صنعت زیبایی آمریکا سابقه طولانی در نژادپرستی سیستماتیک دارد

به عنوان بخشی از فرهنگ برده‌داری در قرن نوزدهم، آمریکا زنان سفیدپوست را الگوهای زیبایی می‌دانست، اما زنان سیاهپوست را به همین چشم نگاه نمی‌کرد. این استانداردهای دوگانه، به ویژه در حوزه زیبایی، مانع از دسترسی زنان سیاهپوست به “سرمایه اجتماعی و اقتصادی” شد.

فروشگاه‌های آرایشی در اوایل دهه ۱۹۰۰ برای زنان سیاه‌پوست میزهای آرایشی نداشتند. کارآفرینان سیاه‌پوست، آنتونی اوورتون و مادام ث.ج.واکر، با فروش خانه به خانه لوازم آرایشی برای رفع نیازهای زیبایی زنان سیاه‌پوست، کار خود را آغاز کردند. واکر می‌دانست که مردم از معیار سختگیرانه‌تری برای ظاهر زنان سیاه‌پوست قضاوت می‌کنند و چنین قضاوت‌هایی مانع از دستیابی آن‌ها به شغل‌های پردرآمدتر می‌شود. او تلاش کرد به زنان سیاه‌پوست آموزش دهد چگونه از موها و پوست خود مراقبت کنند و محصولات آرایشی و بهداشتی را ویژه‌ی آن بازار فرمول‌بندی و عرضه کند. واکر اغلب در تبلیغات محصولاتش ظاهر می‌شد و نشان می‌داد که زنان سیاه‌پوست می‌توانند هم زیبا و هم قدرتمند باشند.

اگرچه همه زنان برای رعایت استانداردهای زیبایی تحت فشار قرار دارند، اما زنان رنگین پوست برای رسیدن به استانداردهای یک صنعت زیبایی زاده شده از برتری نژادی باید بسیار سخت‌تر تلاش کنند.
در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، بازیگران سیاهپوست در فیلم ها کمیاب بودند و معمولا در نقش های کلیشه ای مانند خدمتکار یا مادر بزرگ بازی می کردند. لنا هورن تلاش کرد این مرز را برای بازی در نقش های جذاب تر بشکند، اما آرایشگران سخت می توانستند لوازم آرایشی را در سایه هایی که با پوست قهوه ای روشن او متناسب باشد پیدا کنند. او کار در سینما را رها کرد و به عنوان یک هنرمند اجرایی زنده فعالیت کرد.

در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، شرکت‌های لوازم آرایشی طیف گسترده‌ای از سایه‌ها را برای مشتریان سیاه‌پوست ارائه کردند. در قرن بیست و یکم، هنرمند موسیقی ریانا، خط لوازم آرایش ۴۰ سایه‌ای Fenty را ویژه زنان رنگین‌پوست معرفی کرد. محصولات او که شامل کرم پایه برای طیف گسترده‌ای از رنگ‌های پوست بود، موفقیت مالی بزرگی داشت و باعث شد برند CoverGirl نیز طیف وسیع‌تری از رنگ‌ها را در کرم پایه پوست خود ارائه کند. با این حال، ایده‌آل سفیدپوستی هنوز در سراسر جهان ریشه دوانده است، چنان‌که این موضوع در حجم فروش محصولات سفیدکننده پوست کاملا مشهود است.

سلبریتی‌های سیاه‌پوست مثل ریحانا نقش زیادی در ترویج محصولات آرایشی برای جامعه رنگین‌پوست داشته‌اند
سلبریتی‌های سیاه‌پوست مثل ریحانا نقش زیادی در ترویج محصولات آرایشی برای جامعه رنگین‌پوست داشته‌اند

استفاده یا عدم استفاده از آرایش می تواند یک اعتراض باشد.

نادسون به این نکته هم اشاره می‌کند که در مقاطعی از تاریخ ستمدیدگان توانسته‌اند از آرایش به عنوان ابزاری علیه ستمگر استفاده کنند. در نیویورک، مردان همجنسگرا قانونی را که استفاده از آرایش را برای مردان ممنوع می‌کرد، نادیده گرفتند. آنها از آرایش و لباس غیرمتعارف جنسیتی به عنوان یک کد برای نشان دادن همبستگی استفاده می‌کردند. حتی زمانی که آنها بر کاربردهای نمایشی مد تاکید می‌کردند، خطر برملا شدن خود را، حتی به صورت نمادین درک می‌کردند. به عنوان مثال، برای ورود به استون وال، یک محل معروف همجنسگرایان، افراد باید براساس غیرمتعارف بودن جنسیتی “تایید” می‌شدند. در زمان اغتشاشات استون وال، پلیس تمام زنان ترنس و مردانی را که آرایش داشتند، را بازداشت می‌کرد.

حتی افراد توانسته‌اند از آرایش برای ایجاد نوعی نقاب به منظور اجتناب از شناسایی استفاده کنند. در سال ۲۰۱۹، در هنگ کنگ، در ماه‌های اعتراض علیه قوانین استرداد شهروندان به چین، جوانان صورت خود را به شکل جوکر از مجموعه بتمن آرایش می‌کردند. این امر از هویت آنها محافظت می‌کرد و به آنها کمک می‌کرد از هدف قرار گرفتن بعدی از سوی مقامات  پیشگیری کنند.
در لندن و مسکو، مردم معمولاً در مناطق تحت نظارت از آرایش استتاری استفاده می‌کنند. این امر از شهروندان معترض در برابر پیگردهای بعدی مقامات حاکمیتی محافظت می‌کند.
شهروندان معترض از آرایش برای محافظت از خود در برابر پیگردهای مقامات حاکمیتی استفاده می‌کنند.
شهروندان معترض از آرایش برای محافظت از خود در برابر پیگردهای مقامات حاکمیتی استفاده می‌کنند.
آرایش به جای نشان دادن جایگاه یا تاکید بر زیبایی، آرایش می تواند راهی برای مبارزه برای به رسمیت شناخته شدن و امنیت شود.

در هر مرحله از جنبش آزادی زنان (که از سال ۱۹۱۸ شروع شد)، آرایش موضوع بحث زنانگی و داشتن قدرت بوده است. در موج اول، رای‌دهندگان جنبش حق رای زنان از آرایش استفاده نمی‌کردند. در موج دوم، فمینیست‌ها در برابر کلیت آرایش اعتراض کردند چراکه آن را به عنوان یک «تله» قلمداد می‌کردند که توجه را از مسائل مهم‌تر به امور سطحی مانند ظاهر معطوف می‌کرد. اما همین حرکت آنها هم با تمسخرمواجه شد چراکه – به گفته مخالفانشان – جنبش زنان را درگیر مسائل بیهوده به جای مسائل واقعی و مهم جهان می‌کردند.

در موج سوم این جنبش، فمینیست‌ها زنانگی خود را پذیرفتند و از حق انتخاب ظاهر خود را بر اساس ترجیح فردی دفاع کردند. در موج کنونی، آرایش خود محل اختلاف میان فمینیست‌ها بر سر این موضوع شده است که آیا ابزاری توانگر است یا ابزاری برای تبعیض. برخی حق انتخاب داشتن یا نداشتن آرایش را امری سیاسی می‌دانند.

در نهایت ناودسون معتقد است که آرایش همان “جوهری است که می‌تواند هر پیامی را با آن نوشت”…

“ابزاری که بسته به فرهنگ و پس‌زمینه جامعه، می‌تواند تلویحات متفاوتی داشته باشد.”

درباره نویسنده کتاب
ری ناودسون گزارشگر و نویسنده برای نشریات Esquire، The Cut، Paste Magazine، The Week، The Billfold و Real Life و دیگر نشریات است.
نمایش دیدگاه‌‌ها (0)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ثبت‌نام در خبرنامه هفتگی
ما تنها منتخب پست‌های هر هفته را برایتان می‌فرستیم.
و البته هرگز شما رو اسپم نمی‌کنیم!