هنگامی که کلمه “زیبایی” را میشنوید، اولین چیزی که به آن فکر می کنید چیست؟ آیا به چیزی غیر از ظاهر خود فکر میکنید؟ آیا به فلان بازیگر یا سلبریتی فکر میکنید که همیشه به زیباییاش غبطه میخورید؟ یا اینکه به زیبایی درونی فکر میکنید؟ آیا زیبایی خود را بر اساس آنچه در آینه میبینید، قضاوت میکنید یا آنچه در درون خود احساس میکنید؟
جامعه به ما میگوید زیبایی خود را بر اساس ظاهر بیرونی خود پایهگذاری کنیم. اگر بدنی کامل نداریم یا پوستی بی عیب و نقص نداریم، به ما گفته میشود که زیبا نیستیم و در نتیجه اعتماد به نفس خود را از دست میدهیم.
اما در واقعیت، جامعه دوباره به ما دروغ گفته است زیرا زیبایی ما از درون ما آغاز میشود و سپس از درون به بیرون میتراود. اگر از درون زیبا باشیم، بسیار زیباتر از استانداردهای زیبایی بیرونی جامعه به نظر خواهیم رسید.
در دنیایی که استانداردهای غیرواقعی زیبایی در جامعه رو به گسترش است، دختران فشار فزایندهای برای رسیدن به این ایدهآلهای دستنیافتنی احساس میکنند. استانداردهایی که قرار نیست هرگز به انها برسیم.. استانداردهایی که هرگز واقعی نبودهاند و حتی گاهی با فیزیولوژی طبیعی بدن زن در تعارض است…
همین فشار ناشی از استانداردهای غیرواقعی متأسفانه منجر به کاهش اعتمادبهنفس و خودپنداره منفی در بسیاری از ما زنان و دختران شده است.
اما واقعیت این است که زیبایی فراتر از ظاهر صرف است. زیبایی واقعی از عمق وجود هر فرد سرچشمه میگیرد و در اعمال و رفتار او تجلی مییابد.
حتما برایتان پیش آمده که شخصی را ملاقات کنید که پیش از آن فکر میکردید که آن فرد از نظر ظاهری کاملاً ایدهآل و زیبا است، اما با اولین برخورد و معاشرت با وی ناگهان دریافتید که او در درون یک فرد بسیار بیادب و چه بسا فاسد است… آیا احساس خود را پس از این ماجرا به خاطر دارید؟ آیا پس از این اتفاق هنوز هم فکر میکردید آن فرد به اندازه قبل برایتان جذاب است یا اینکه تصویر شما از معیار زیبایی آن فرد هم به کلی درهم شکسته شد؟
پس اگر درست فکر کنید متوجه میشوید اهمیت زیبایی درون ما هرگز کمتر از ظاهر بیرونی نبوده است. زیبایی بیرون ما چه اهمیتی دارد وقتی از درون غیرقابل تحمل باشیم؟ آیا شبیه به ویترین زیبای فروشگاهی تقلبی نیستیم که کسی علاقهای به ورود و کشف آن ندارد؟
درحقیقت آنچه جامعه به ما القا میکند صرفا نسخهای تجاری از زیبایی است؛ این نسخه از زیبایی ظاهری در حقیقت یک کالاست که تجارت آن برای کسبوکارها سودآور است، خرید و فروش این کالا چرخه اقتصاد را به کار میاندازد و باعث رشد اقتصادی میشود. البته هرچه این کالا برای شما دور از دسترستر باشد، طبیعی است که هزینهای بیشتری برای آن بپردازید. به همین سادگی.
در این چرخه تجاری، تعاریف جدید از «زیبایی ظاهری» به صورت دورهای تولید و به مشتریان فروخته میشوند. مشتریان نیز این کالاها را به عنوان استانداردهای جدید زیبایی میپذیرند و با پرداخت هزینه سعی میکنند خود را با آنها تطبیق دهند.
پس تا اینجای کار هیچ طرح و نقشه خبیثانهای وجود ندارد! این یک تجارت است!
مشکل زمانی شروع میشود که عدم تمایل (یا عدم توانایی) برای تهیه این کالا از دیدگاه جامعه به عنوان یک ایراد تلقی شود. مثلا فرض کنید یک فرد بالغ تصمیم بگیرد از امروز استفاده از کالایی مثل تلفن همراه را کنار بگذارد. قطعا این تصمیم اندکی باتوجه به استانداردهای جامعه مدرن عجیب و غریب است ولی جایی برای سرزنش فرد تصمیمگیرنده وجود ندارد. این انتخاب اوست!
زیبایی هم همینطور است… همانگونه که در بیانیه خود در زیبانیوز (در پانویس همین سایت) نوشتهایم، زیبایی یک «حق» و البته یک «انتخاب» است. شما همانقدر که حق دارید زیبا باشید، به همان اندازه میتوانید انتخاب کنید که این زیبایی باید چگونه باشد. (نه آنکه صرفا تن به تحمیل عرف جامعه بدهید)
پس دفعه بعدی که به کلمه زیبایی فکر کردید، به جای اینکه به سرعت به ظاهر بیرونی خود فکر کنید، به تعاریف و استانداردهای شخصی خود از زیبایی فکر کنید… به آن نور و زیباییای فکر کنید که به سادگی و صرفا با حضور خود در این دنیا به ارمغان میآورید.
زیبایی این است که دقیقاً همان کسی باشید که هستید.
زیبایی باور به خود و به خاطر سپردن این است که شما ارزش آن را دارید.
زیبایی مهربان بودن با دیگران و مهمتر از آن مهربان بودن با خود است.
زیبایی توانایی دادن و دریافت عشق است.
زیبایی پذیرفتن خود به عنوان همان چیزی است که هستید و ایستادگی بر این باور.
زیبایی بهترینِ خود بودن است…
وقتی در آینه نگاه میکنید، به عمق زیر پوست خود خیره شوید. ببینید که چقدر شگفت انگیز و زیبا هستید، چه در درون و چه در بیرون.
قطعاً میتوانید کارهایی هم انجام دهید تا احساس زیبایی بیشتری از بیرون داشته باشید، مثلا میتوانید موهای خود را رنگ کنید یا آرایش کنید یا لباسی تازه بپوشید، اما مطمئن شوید که تمرکزتان صرفا محدود به زیبایی بیرونی شما باقی نمیماند؛ فراموش نکنید که چقدر زیبایی در درون خود دارید.
این ۳ خودپنداری در مورد من است:
-
من یک زن قوی هستم که به دنبال اهدافم هستم.
-
من یک زن دلسوز و البته یک دوست خوب برای اطرافیانم هستم.
-
من یک فرد مثبت هستم و می توانم از نگرش مثبت خود برای مبارزه با افکار منفی اجتنابناپذیر استفاده کنم که امری بسیار شجاعانه و شایسته احترام است.
اینها یعنی من فقط با بودن خودم زیبا هستم. شما نیز فقط با بودن خودتان زیبا هستید. شک نکنید…
البته هشدار میدهم که به چالش کشیدن انتظارات و عرف جامعه و تمرکز بر زیبایی درون هرگز آسان نخواهد بود؛ اما بدانید که شما تنها نیستید، میلیونها نفر با احساسی مشابه با شما روی این کره خاکی هستند
زیبایی عمیق تر از آن چیزی است که در بیرون است. زیبایی باور همیشگی به خود است و دانستن اینکه شما لایق همه چیز هستید.
پس نخست باورهای منفی درباره خود را کنار بگذارید؛ چراکه همه ما منحصربهفرد و دوستداشتنی هستیم.
دوم اینکه، خود را با دیگران مقایسه نکنید. هر فردی با دیگری متفاوت و البته ویژه است.
و سوم، به جای تمرکز بر عیبها، بر نقاط قوت و استعدادهای خود تمرکز کنید.
پس دفعه بعد که در آینه به خود نگاه میکنید، بیایید به جای تمرکز صرف بر موها، چشمها، بینی یا سایر اجرای صورت، لحظهای مکث کنیم و به زیباییهای پنهان در وجودمان بیندیشیم؛ زیباییهایی که هویت واقعی ما را شکل میدهند…